۱۳۹۵ شهریور ۲۹, دوشنبه

چه خوش بود.....

دل متن هاي آزاد :: -3


چه خوش بود،
در این روز خدا
در پایان ماهی سراسر عشق و عبادت،
با عزمی جزم و انسان گونه-
 رها و پاک از درون-
با تقوایی آزادکننده از زشتیها،-
 همه آدم شوند؟

                        *****
چه خوش بود،
در همین نزدیکیها -
بارور می شد-
گلی از جنس صداقت
و عطری از مهر و وفا-
در قلبهای تک تکمان-
و می تابیدنوری از ایمان
ایمانی از انسانیت و علم و تقوی،-
تقوایی الهی گونه-
آگاهی دهنده و نجات بخش،
که پاکمان سازد-
از هر سیاهی های زمانه،
همه زشتی ها،همه تباهی ها،  
و از هر چه بد است-
ازافکار و کردار و گفتار.

                                      *****

چه خوش بود
من، تو و ما-
نه در شعر و شعار،
بلکه در این لحظه بینهایت،
با تیک و تیک ساعت عمر-
پاک سازی درون آغاز نماییم-
اندک اندک ، گام به گام،
با خلقی انسانی و خدایی گونه-
مصمم،آگاه و آزاد-
دور از خشم و ترس و حرص و غرور-
وهمه ناپاکی های هوای نفسانی،-
و در ستیز مداوم باشیم-
با همه شیطانهای بیرونی-
که ما را به شرک می راند،
و تا همیشه بیگانه باشیم ،
با هر چه پلشتی و غیر انسانی ،-
 رودررو با اصل زیبای توحید است.
                     
                 *****
چه خوش بود
آخر این ماه قشنگ
این عید سعید فطر،
با پالایشی هر روزه ،
این لحظه و هر لحظه زیبای حیات-
با تقوایی، راستین  و الهی
محمد وار و علی گونه،-
دل و جان می سپردیم
به ندای سیاهی افکن -
لا اله الا الله،
و زمزمه می کردیم
آرام و قشنگ و زیبا،
نیست خدایی جز پروردگار یکتا-
و همین اکنون و نه حتی فردا،
به هر چه رنگ اعتیاد و ننگ و فریب،-
نه می گفتیم.
و یکبار برای همیشه آدم میشدیم،-
آری آدم ، آدم
همان آدمی که آن حضرت حق-
به خود آفرین گفت و به آدم نازید.....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر