۱۳۹۵ مهر ۲۲, پنجشنبه




هيهات منا الذله.

دور باد از ما ذلت و خواري.



حضرت امام حسين(ع) شاهد،نمونه و الگوي همه آزادگان،آزاديخواهان،عدالتجويان و موحدان جهان بشريت است.

ياد پاك و راه انساني و توحيدي ، آن سرور و سالار شهيدان تا هميشه تاريخ برقرار و جاويدان است.

دين ستيزان و حسين ستيزان راهي جز زباله دان تاريخ نخواهند داشت ، و آرزوي پاك نمودن ياد، راه و پيام سرخ و تابان امام حسين(ع) و الگوي زنان آزاده و موحد جهان ، حضرت زينب{س} تا قيامت بر دلهاي تيره و تارشان خواهد ماند.

۱۳۹۵ مهر ۱۰, شنبه

يك عكس و چند سطر!

عكس من و پدرم 

بنام خداي مهربان


عكسها سخن مي گويند؟! ::  4



اين عكس مربوط  به مسافرتي  است كه در دوران خردسالي ، به همراه والدينم و مادربزرگ عزيزم ،در سفر زيارتي كه به مشهد و بارگاه مطهر حضرت امام رضا(ع) داشتيم ، مي باشد.

همان طوري كه در عكس بالا مشهود است ، با تعجب و شايد هم كمي دلهره ، خود را به پدرم چسبانده ام.
البته در اين عكس سروخرطوم فيل مشخص نيست.

دقيقا  خاطرات رفتن روي فيل و عكس برداشتن يك آقاي كلاه به سر ، از ما   در خاطرم مانده است. بخصوص سوال مادربزرگم كه پرسيد :: به چه صورتي روي فيل برويم و عكس بگيريم؟
و پدرم در جواب مادرش گفت :: از روي طنابهاي كوچك نبردبان مانند بالا ميرويم.

شادروان مادربزرگم ، خيلي پدرم را دوست داشت و به او عشق مي ورزيد. بارها در دوران ابتدايي و راهنمايي ، در هنگام پايان نماز خواندن روزانه اش ، با گوشهايم مي شنيدم كه مي گفت :: به همه مردم و فاميل سلامتي و عمر طولاني عطا نما ، به بچه هايم هم چنين نما.خدايا به تنها پسرم كه از خردسالي يتيم و بي پدر شده است ، علاوه بر عمري طولاني همراه با سلامتي ، آنقدر از لحاظ مادي واقتصادي به او كمك نما ، كه هر چه روي سفره او مي خورند ، كم نشود{يعني روزي اش را گسترده گردان}.
البته اين دعاها را به زبان و لهجه خود مي گفت كه من مرتبش نمودم.

من به دعاي خير ، بويژه دعاي خير مادر كه روي تمامي طبيعت و كائنات تاثيربخش است ، اعتقاد راسخ دارم.
در مجالي ديگر خاطرات دوران كودكي پدرم و سختي هاي كه بعد از فوت پدرش مرحوم بهرام گل محمدي ، متقبل شد ، را مي نگارم.



آنچه را در زمينه خاطرات دوران كودكي(حتي 3 الي 4سالگي) نبايد از نظر دور داشت ، اين است كه ، برخي از آيتمها و رويدادهاي خوب و يا متاسفانه بد ، به  طرز عجاب انگيزي در خاطرمان ميماند.

با سفري تدريجي و گام به گام ، و در عين حال كنكاش گرانه و آگاهانه به درون تاريكخانه ضمير ناخودآگاه ، مي توانيم به دلايل و علتهاي مشكلات روحي و رواني ، خلقيات بد ثابت شده دررفتارمان ، و عادات بد و نامطلوب درونمان ، دست يابيم.  ، و با  مكتوب كردن آنها ، براي  بهبودي و خلاصي از مشكلات رواني و خلقيات و عادات بد و ناپسند ، به پالايش درونمان بپردازيم.درفرصتي ديگر بهتر و كاملتر به مطالب در مورد متد پاكسازي دروني ، مي پردازيم.
به توكل و اميد به پروردگار مهربان و فريادرس.

شاد و پيروز باشيد. بدرود.


۱۳۹۵ مهر ۹, جمعه

طرح و تدبير آفريدگاريكتا...؟


بنام خداوند جان و خرد


« پرتوی از تشیع علوی :: (4)


متاسفانه در شبكه هاي ماهواره اي و خصوصا در شبكه هاي اجتماعي در فضاي مجازي سايبري ، شاهد توهين ، ناسزا ، جعل و وارونه نشان دادن حقايق ديني و قرآني هستيم ، كه هيچ ارتباطي به دين سراسر عشق، رحمت و بخشايش محمدي و علوي ندارد.
در يك جمع بندي ساده مي توان، طيف و يا خط فكري اينگونه دين ستيزان و يا ناآگاهان جاهل را بگونه زير ترتيب بندي نمود ::

1-خاورشناسان و شرق شناسان با غرض و مرضهاي هدفمند در دين ستيزي ، بويژه با برداشتهاي جهت دار،سيستماتيك و گمراه كننده از دين مبين اسلام، به منظور پيش بردن افكار و مطامع پيدا و پنهان خود.


2-پير ساواكي هاي شكنجه گر پاتوق كرده در كافه و قمارخانه هاي لاس وگاس (Las Vegas)  در ایالت نوادا  ایالات متحده آمریکا و ..... ، و علاوه بر آن در اوقات فراغت ، در شبكه هاي  لس آنجلسي ، براي بازگشت خيالي به دوران ستم شاهي ، با كمك هاي ؟  هم سلكهاي سلطنت طلب و هواداران رژيم واژگون شده در انقلاب ضد ديكتاتوري ، ضد طاغوتي و ضد سلطنتي بهمن1357خورشيدي ، كه با شعر و شعارهاي فاقد بن مايه عقلاني خردورزانه و تاريخي ، از حكومت موروثي، فردگرا، مردسالار، وابسته و سرسپرده سرمايه داري پهلوي ، كه در پشت جبهه هاي! بدون سنگر و نفرات واقعي ، به تبليغات  زرتشتي گري و آريايي گري و .....به منظور تاثير بر مخاطبان جوانشان در داخل كشورمي پردازند.
 كه صد البته ادعاهاي واهي آنها ، هيچ ارتباطي با ايران و ايراني آزاده وعدالتجو، و ديانت توحيدي زرتشت ، كه با جعل و تحريف موبدان منحرف و مال مردمخوار ، و شاهان مستبد و ضعيف النفس ،  به شرك و ثنويت دچار شد ، نداشته و ندارد.


3-مردم و بويژه جوانان كشورهاي مسلمان خاورميانه و .....، كه به دلايل مشكلات 

اقتصادي،فرهنگي،اجتماعي و .....وبخصوص با رفتارهاي جنايتكارانه گروهاي آدمكش و تروريستي نظيرداعش،بوكوحرام،طالبان،القاعده و .....به همراه اطلاعاتغلط شبكه هاي ماهواره اي و بعضا رفتارهاي غلو آميز و متضاد با اصول و شعائراسلامي برخي از مدعيان دين و ديانت در كوچه،محله، شهرو كشورشان ، به نتايج بسيار اشتباه و معكوسي در مورد اسلام اصيل و راستين، دست يافتند.

 «  البته با رجوع به كتاب قرآن كريم، نهج البلاغه و ديگر آثار اسلام مردمي و علوي ، بااستفاده از متد ارجاع روايات و مطالب به آيات محكم قرآن و سنتثابت و متواترحضرت محمد(ص) ، كه همگي روي آن متفق القول هستند ودر عين حال وحدت زا مي باشد ،  به رفع شبهات و اشتباهات احتمالي و دريافت پاسخ صحيح، خردورزانه و قرآني ،  بپردازند.  »


4-چهارمين گروه اسلام ستيزان ، عبارتند از ، افراد معلوم الحالي مانند افراد ناآگاه و ناسزاگوي در خارج از كشور ، كه يا روزگاري به رفيق استالين؟! دلباخته بودند وسپس با ساواك  سروسيري پيدا نمودند، و يا گزيدگي مادي و اقتصادي از رژيم پهلوي داشته اند ، و يا دلايل ديگر كه از حوصله اين بحث خارج است ، اينك با منطق صوري و ارسطويي ، و فلسفه ايستاي اسكولاستيكي، با مطالعه چند كتاب تاريخي و ..... مشغول دروغ و جعل و تحريف پراكني به مردم مسلمان و بخصوص فارسي زبانان در كشورهاي ايران،افغانستان،تاجيكستان و اقصي نقاط جهان هستند.

آنچه بيشتر مرا به نگارش اين سطور وادار نمود ، نه حرفهاي بيپايه و غير علمي جاهلان و دين ستيزان ، بلكه كساني خود را ايران دوست و خردگرا مي دانند و در عين حال غير منصفانه با لجبازي كودكانه و پيشداوريهاي بيمارگونه و جهتدار، به دروغ و تحريف مبادرت مي نمايند.


البته علت اساسي و اصلي نوشته هايم،احساس مسئوليت و پاسخ گويي به كاربران و خوانندگان محترمي است كه چه در بخش نظرات خصوصي وبلاگ گروهي مجله آرامش و چه در ايميلهاي گوناگون و .....سوالات و شبهات و بعضا انتقادهايي را به زعم خود ، مطرح نمودند،كه بصورت تدريجي به آنها جواب خواهيم داد.


آنچه واضح و مبرهن است، اساتيد گرامي علوم قرآني در داخل و خارج از كشوربه افرادي با سوالات مشابه خوانندگان مجله آرامش ، پاسخ كامل و دقيقي داده اند ، ولي بخاطر حجم سوالات و اشكالات دوستان ، و شبهه پراكني اسلام ستيزان، در اقدامي جداگانه در خور فهم و دركم به اين مقولات مطرح شده در ايميلها پاسخ مي دهم.


سوال اول :: مگر مكر و نيرنگ بد نيست؟ پس چرا خدا در سوره آل عمران آيه54 ، به روشني مي گويد،خداوند بهترين مكر كنندگان است؟

وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۵۴﴾

و [دشمنان] مكر ورزيدند و خدا [در پاسخشان] مكر در ميان آورد و خداوند بهترين مكرانگيزان است (۵۴)


جواب :: 1-عدم آشنايي نسبي با اصول و قواعد عربي ، و يا در بهترين حالت عدم پرسش و تحقيق از افرادآگاه،منصف و مطلع به زبان عربي و كلمات و اصطلاحات قرآني ، شايد مارا دچار گمراهي  و يا اشتباه در فهم و ادراك آيه هاي قرآني نمايد.


2-مكر در زبان عربي يعني طراحي،تدبير و نقشه كشيدن در مورد دشمن مي باشد ، كه قصد هجوم و حمله به ما دارد ، و هيچ ارتباطي به معني فارسي مكاري ، كه در ميان ما فارسي زبانان شايع و مرسوم است، ندارد.

3-مكر هيچ بارمعنايي مثبت و يا منفي ندارد.

4-مكر خدا براي ما انسانها خير است.يعني تمامي اصول،قواعد و قوانين الهي براي رشد و تكامل انسان مي باشد. 

5-خدا بهترين مكركنندگان است ، يعني در اصول، قوانين و نظام هدفمند الهي ،هيچ نقص و كمبودي نيست ، بلكه پروردگار يگانه بهترين، دقيق ترين و علمي ترين تدبير و طراحي را درسلسله قوانين نظام طبيعت و زندگي انساني اراده نموده است.

6-خدا خير الماكرين است.يعني در نظام خدايي يك تدبير، طرح و اصولي است، و يك سري قوانيني جامع و كامل وجود دارد ، و از بي نظمي و هرج و مرج خبري نيست.

7-به عنوان مثال وقتي از كار و درس و دانشگاه خسته شديم، خواب به سراغمان مي آيد،زيرا خدا يك سيستم مكر و تدبيري نهاده كه با سنگين شدن پلكهايمان و يك سري واكنشهاي جسمي و روحي ، به خواب مي رويم ، تا تجديد نيرو و حيات دوباره نماييم.

و يا مثلا : وقتي ميكروبي به بدنمان وارد شد ،  و يا مبتلا به سرماخوردگي ، شديم ، دچار تب و يا لرز مي گرديم.
اين تب و بالا رفتن طبيعي دماي بدنمان نشان از اين دارد كه حضرت حق يك سري نظم و قانون و اصولي را در ما تدبير و طراحي نموده است ، كه با بالا رفتن دماي بدن متوجه مي شويم ، در درون ما يك عصيان و جنگي در مواجهه با ميكروب وارد شده درگرفته است ، كه نمود بيروني آن به مثابه هشدار و هشياري براي رفتن به مطب پزشك معالج و رفع بيماري ، بصورت تب و ديگر علايم جسماني ظاهر شده است.




كد مقاله :: ./12 { مقاله پنجم}

۱۳۹۵ مهر ۸, پنجشنبه

ابلاغ مبین-2

« پرتوي از تشيع علوي :: اسلام،اختيار،آزادي »


« هدایت آنان بر عهده تو نیست‏، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت می کند..... »سوره بقره-آیه272

  خدا در آیات متعددی به ما می آموزد،که هر فردی که هدایت یافت و یا شخصی که از هدایت الهی روی برتافت و در کفر و شرک خود پافشاری نمود،در هر دو حالت ممکن،تنها عامل هدایت و یا عدم هدایت او،حضرت حق می باشد.
شاید با مطالعه سطور بالا و برخی آیات با چنین مضامینی،چنین تصورشود،حالا که خدا عامل هدایت و یا عدم هدایت بندگانش هست،پس چرا جهنم و بهشت را برای حسابرسی و عذاب و یا پاداش و ثواب برقرار نمود؟
جواب به سوال بالا،با اندکی تامل و تفکر بسیار آسان است:
پروردگار یکتا همه ما انسانها را آفرید، و به همه ما عقل و اختیار تفویض نمود،که وجه اصلی تمایز انسان از حیوان است.
هر انسانی با اختیار و اراده آزاد خدادادی که از طرف خالق یکتا به او عطا شده است،در آزادی کامل می تواند،در این دنیای فانی به راه حق و حقیقت قدم گذارد، و از دستورات خدا و رسول اکرم{ص}، و ائمه اطهار{ع}اطاعت کند و یا نه برعکس مغرور و خودخواه با رجوع به عقل و اختیار آزاد و کامل،از توحید و دستورات سعادت بخش دین اسلام شانه خالی کند، و قدم به راه نادرست و باطل گذارد.
به دیگر سخن،هم فردی که راه اسلام و توحید رابرگزید، و هم فردی که به این راه حقیقت و سعادت پشت نمود،در هر دو حالت آن،اعمال و رفتار و گفتارهایی که انجام داد،آزادانه بهشت و جهنم خود را در این دنیای زودگذر انتخاب می نماید.
بهشت و جهنم هر انسانی از همین دنیا آغاز میشود،و نهایتا در آخرت توسط آفریدگار عالم رسیدگی و حساب رسی میگردد.
انسان موحدی که از دستورات الهی پیروی می نماید،و راه حق و حقیقت را برگزیند،بر اساس قانونمندیهای علمی،طبیعی، و تکامی که حضرت حق آفریدو خود ذات باریتعالی هم به زبان قاصر ما،به آن قوانین پایبند است،عمل مینماید.در نتیجه آن اعمال و دستاوردهایش در این دنیا بهشت،شادی و سعادت را در آخرت برای او رقم خواهد زد.در واقع بهشت پاداش علمی و طبیعی اعمال و رفتارهای انسان مومن راستین و توحیدی می باشد.
از سویی دیگر، در نقطه مقابل انسان مومن، فردی که به راه باطل گروید، مال مردم خورد،گناه کرد،شرک ورزید، ستم نمود و خلاف قوانین هدفمند،علمی و طبیعی آفریدگارعالم،قدم گذاشت، لاجرم در برابر اعمال و رفتارهای غیر انسانی،ضدطبیعی و علمی اش در این دنیای فانی،عذاب و آتش سوزان جهنم را درآخرت نصیب خود کرد.
نتیجه سخن: خدا عامل هدایت و گمراهی انسان است،زیرا به همه انسانها عقل و اختیار آزاد انسانی عطا نموده است، که راه رستگاری  و حقیقت را از بیراهه شقاوت وسیاهی تشخیص دهد و برگزیند.
انسانها با اعمالشان در این دنیا،بهشت و یا جهنم را،درآخرت نصیب خود میکنند.

آیات نمونه ::
1-سوره انعام،آیه 35 :: وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاء فَتَأْتِیَهُم بِآیَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ.

ترجمه فارسی : اگر اعراض آنها بر تو سنگین و ناگوار است، [خونسرد و شکیبا باش؛ و گر نه اگر می توانی نقبی در زمین یا نردبانی بر آسمان بزنی تا معجزه ای [دیگر برای آنها] بیاوری،بزن؛ ولی اگر خدا می خواست همه را [به اجبار] به راه هدایت جمع می کرد؛ (اما به حکمتش اختیار را مقرر داشت) پس در زمره جاهلان مباش. 


2-انعام/104 :: ( قَدْ جَاءکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ  )
ترجمه: « از جانب پروردگارتان موجبات بصیرت برای شما آمده است؛ هر که دیده بصیرت گشاید، به سود اوست؛ و هر که دیده بر بندد، به زیان خود اوست؛ و من نگاهبان شما نیستم. »


3-عنکبوت،45 :: ( اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ. )

ترجمه : « آنچه از کتاب [آسمانی به تو وحی شده است، تلاوت کن و به نماز بایست، که نماز از بی شرمی و رفتار ناپسند باز می دارد؛ و یاد خدا [از هر عبادتی بالاتر است و خدا نسبت به عملکرد شما آگاهی دارد.»


4-عنکبوت/آیات مبارکه 50و51 :: ( وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ{50}

أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ{51}

ترجمه فارسی :  50-« {انکار ورزان} گفتند: چرا معجزاتی از پروردگارش بر او نازل نشده است ، بگو:

معجزات همه در اختیار خداست،و من فقط هشدار دهنده ای آشکارم.

51- آیا {همین معجزه بزرگ}  برای آنها کافی نیست که این کتاب را که بر آنها خوانده می شود،
 بر تو نازل کرده ایم؟ و بی گمان در این [کتاب رحمت و تذکاری است برای باورداران. »

5-یونس/43 :: { وَمِنهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیْکَ أَفَأَنتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَلَوْ کَانُواْ لاَ یُبْصِرُونَ }
برخی دیگر [در ظاهر] به تو چشم می دوزند؛ولی مگر تو می توانی نابینایان را،اگر چه بصیرت ندارند،
 هدایت کنی ؟

6-سوره القصص،آیه56 :: { إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ. }

ترجمه: « چنین نیست که تو هر که را دوست داری، قادر به هدایتش باشی، بلکه خداست که هر که را بخواهد،
 هدایت می کند، و او به حال راه یافتگان آگاهتر است.

7- سوره نحل،آیه37 :: « اگر به هدایتشان اصرار داری، [آگاه باش که خدا کسانی را که گمراه می کند،
هدایت نمی نماید،و یاوری [نیز] ندارند. »


8-سوره یونس،آیه99 :: ( وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ. )
ترجمه :«اگر پروردگار تو می خواست همه اهل زمین [جبراً] ایمان می آوردند[ولی به حکمت خود، پدیده
 اختیار را به انسان تفویض کرد]؛آیا تو می خواهی مردم را وادار کنی که ایمان آورند. »


9-سوره بقره،آیه272 ::{لَّیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِکُمْ وَمَا تُنفِقُونَ
إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ.وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ. }

ترجمه فارسی : « هدایت آنان بر عهده تو نیست،[تو تنها، دعوت کننده ای ولی خدا هر که را بخواهد
[و شایسته ببیند]، هدایت خواهد کرد؛و هر مالی را که انفاق کنید، [بازگشت نیکویش برای خود شماست؛
 و جز برای طلب خشنودی خدا انفاق نکنید؛ و هر چه انفاق کنید، [پاداش آن به طور کامل به شما می رسد
و ستم زده نخواهید شد.


توجه:
1{ ترجمه آیات از کتاب قرآن مبین،ترجمه:مهندس علی اکبر طاهری قزوینی،می باشد.}

2{در پایان مقاله منابع نوشته میشود.}
3- كد مقاله ::  1/2

ابلاغ مبين-1

بسم اللّه الرحمن الرحيم

بنام خداوند عشق و مهرباني


« پرتوي از تشيع علوي :: اسلام،اختيار،آزادي »




بعد از حمله تروريستي گروه القاعده در 11سپتامبر2001 برابر با 20 شهريور1380هجري شمسي به برجهاي دوقلوي مرکز تجارت جهاني در شهر نيويورک، و پنتاگون واقع در ويرجينيا و متعاقب آن لشرکشي ايالات متحده آمريکا به کشورهاي افغانستان و عراق،تا هم اکنون که در سال2016ميلادي برابر با فروردين1395هجري شمسي قرار داريم، هيچ شب و روزي نبوده است،که در برخي از کشورهاي خاورميانه همچون افغانستان،پاکستان،سوريه،يمن و عراق شاهد کشته شدن گروه زيادي از زنان،مردان و کودکان بي گناه و به خاک و خون کشيدن آنها نباشيم.


نکته تامل برانگيزي که در ميان آن همه بمب گذاري،قتل و خون، و تعرض به حق حيات و آزادي انسانها، توسط گروههاي تروريستي وابسته به القاعده و داعش نمايان تر شده است،بهره برداري و سوء استفاده عده اي از به اصطلاح نويسندگان! و خاور شناسان؟ اروپايي و آسيايي مي باشد، که با ماهي گرفتن از آب گل آلود خاورميانه،همراه با روشهاي گوناگون،جهت دار،هدفمند و سيستماتيک، در صدد القا و جا انداختن اين تصور غلط در ذهن و فکر برخي از مخاطبين ناآگاه و يا کم اطلاع، از متون سراسر عشق و صلح و رحمت آيات قرآني و احترام خاص اسلام ناب محمدي به مقوله اختيار،آزادي و حقوق بشرهستند، تا چنين وانمود کنند که دين مبين اسلام دين خشونت و کشتار و تحميل اعتقادات به مردم جهان ميباشد.


البته اين دشمنان و مغرضان پيدا و پنهان، از رواج و شيوع چنين انديشه هاي مکارانه و باطلي در غالب اسلام هراسي و اسلام ستيزي هدفمند و جهت دار،ره به جايي نخواهند برد و نتيجه کارشان چون هميشه محتوم به افشاء و شکست،توسط ديگر نويسندگان،پژوهشگران،عالمان و نوانديشان موحد و آزاده در اقصي نقاط عالم ميباشد.



با تکيه و توکل به حضرت حق،در کنار هم، دل به برخي از آيات سراسر عشق و نورانيت قرآن کريم مي سپاريم،تا به عنوان مشت نمونه خروار،با دستورات سعادت بخش اسلام در زمينه احترام ويژه خدا و رسولش به مقوله اختيار و اراده آزاد انساني بيشتر آشنا شويم.

با يک بررسي کوتاه و فشرده، اما عاشقانه و آگاهانه در آيات قرآن مجيد،به آساني به اين نکته مهم پي خواهيم برد،خداوند يکتا با مکانيسم الهي وحي،در ارتباط با وظيفه و رسالت پيامبري حضرت محمد{ص}،به او امر ميکند، تنها وظيفه و رسالتش در قبال ملت حجاز، ابلاغ مبين و يا همان پيام رساني آشکار،کلام آفريدگار يگانه به آن مردم بيخبر و ناآگاه ميباشد.
حضرت محمد(ص)همچون همه پيامبران الهي،جز ابلاغ پيام خدا به مردم ، به منظور نشان دادن راه سعادت بخش اسلام، از چاه تباهي و بدبختي شرک،کفر،نفاق،ظلم و مردم ستيزي به آنها، هيچ وظيفه اي ندارد.


                        
                       1- « ابلاغ مبين يا پيام رساني آشکار کلام خدا به مردم »

1-بعد از مبعوث شدن حضرت محمد{ص} به مقام پيامبري در سن 40سالگي در غار حراء،رسول اکرم(ص) براي اينکه مردم نادان،متعصب و قشري حجاز را دعوت به توحيد و يگانگي نمايد، و به آنها از معاد،مکارم اخلاقي و عدالت اجتماعي و ساير دستوراتي که از طريق وحي الهي به او نازل شده است،سخن بگويد،2راه عمده و اصلي در برابر خود نداشت:

راه اول،راه تحميل و اجبار اعتقادات اسلامي که خداوند توسط وحي به او امر نمود،در برابر مردم در پيش گيرد، تا آنها به زور با توحيد،نبوت،معاد و عدالت آشنا شوند،و به قوه جبر و تحميل ايمان بياورند، و هدايت يابند-که صد البته اين راه چه از نظر عقلاني و چه از نظر علمي و توحيدي با عدالت و قوانين هدفمند و تکاملي حضرت حق کاملا منافات داشت.

پس ميماند، راه دوم،که راهي توحيدي،انساني،علمي و اسلامي است.
در اين طريق هدايت،خدا به رسولش امرکرد،که براي آشنايي و هدايت مردم به دين اسلام ،تنها روشي که مي تواند اتخاذ نمايد،ابلاغ مبين يا رساندن پيام آشکار حق به خلق خدا مي باشد ::


1-سوره نور،آيه 54 :: « بر رسول وظيفه اي جز رساندن پيام نيست.»


2-سوره نحل،آيه 35 ::« .....و آيا جز پيام رساني آشکار چيزي بر عهده پيامبران است. »



3-سوره آل عمران،آيه20::فَإنْ حَآجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْکَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ.
ترجمه فارسي: « - و اگر در مقابل تو، به محاجه بر خيزند، بگو: من خود را در برابر خدا تسليم ساخته ام و پيروان من [نيز چنين هستند]. به اهل کتاب و آنها که [با] کتاب [آشنايي ندارند، بگو: آيا شما هم [به همين گونه در برابر خدا] تسليم شده ايد؟ اگر تسليم شوند، هدايت شده اند و اگر روي برتابند، وظيفه تو فقط ابلاغ است و خدا به حال بندگان بيناست.



4-سوره شوري،آيه48  :: فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ کَفُورٌ .
ترجمه فارسي: « اگر روي گردانند، [توفيق را از خودشان سلب کرده اند] ما تو را نگاهبان آنان نفرستاديم؛ وظيفه اي جز ابلاغ نداري؛ و چون رحمتي از جانب خود به انسان بچشانيم، بدان سرمست مي شود؛ و اگر به سزاي رفتار گذشته خود دچار مصيبتي شوند [به جاي بيداري و توبه انسان ناسپاس مي شود. »



5- « سوره مائده،آيه 92 :: وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ.


ترجمه فارسي: « از خدا و پيامبر اطاعت کنيد و [از گناهان بر حذر باشيد؛ و اگر روي برتابيد، آگاه باشيد که بر عهده پيامبر ما فقط ابلاغ آشکار است. »



6-سوره تغابن،آيه12 :: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ.
ترجمه: « از خدا و پيامبر اطاعت کنيد؛ و اگر روي برتابيد، [آگاه باشيد که بر عهده پيامبر ما فقط ابلاغ آشکار است. »



                                     2-« اگر خدا مي خواست.....؟! »


پروردگار يگانه به همه انسانها عقل و اختيار و اراده آزاد انساني عطا نمود.از اين رو هر فردي خود،مختار و آزاد است،که با رجوع به عقل خدادادي-همراه با تحقيق و مشورت با افراد مومني که خود راه سعادت را در ورطه نيت،گفتار و عمل انتخاب نمودند،به خدا و رسولش ايمان بياورد، و راه هدايت و سعادت دنيوي و اخروي را برگزيند، و يا نه، در چاه بي عقلي،نفس پرستي،شقاوت و بدبختي سقوط کند.
خداوند يگانه در آيات متعددي به رسول اکرم{ص}تاکيد ميکند،اگر اراده حضرت حق بر هدايت همه مردم جهان قرار ميگرفت،همه ايمان مي آوردند،ولي خدا نظام خلقت انسان را بر اساس اختيار و اراده آزاد انساني،که وجه تمايز آدميزاد از ديگر موجودات زنده است، قرار داد.
از اين رو پيامبر مکرم اسلام وکيل،وصي،کارگزار، و نگهبان مردم،در اجرا و يا عدم اجراي فرامين زندگي سازي که در جهت هدايت و رستگاري به آنها ابلاغ نموده،نمي باشد. او تنها بيم دهنده،بشارت دهنده و پيام رساننده دستورات الهي به بندگان خداوند يگانه مي باشد.


آيات نمونه ::
7-سوره انعام،آيه 107 :: وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَکُواْ وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بوَکِيلٍ.

 «  اگر خدا مي خواست شرک نمي ورزيدند [ولي نظام خلقت انسان را بر اساس اختيار قرار داد] ؛ و تو را نگاهبان آنها تعيين نکرده ايم؛ و کارگزار آنان نيستي. »



8-سوره مائده،آيه 48:: وَأَنزَلْنَا إِلَيْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْکُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن لِّيَبْلُوَکُمْ فِي مَآ آتَاکُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُکُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ .

ترجمه فارسي : « قرآن را بحق بر تو نازل کرديم که کتب پيشين را تصديق مي کنند و نگاهبان آنهاست ، پس طبق آنچه خدا نازل کرده است ميان آنها داوري کن و [با غفلت از آيات حقي که بر تو آمده است هوسهايشان را پيروي مکن؛ براي هر گروه از شما آيين و روشي مقرر کرديم؛ و اگر خدا مي خواست شما را امتي واحد [و موحد] قرار مي داد، ولي مي خواهد در مورد موهبت اختيار که به شما داده است، شما را آزمايش کند، از اين رو در نيکويي ها [بر يکديگر] سبقت گيريد، که بازگشت همه شما به پيشگاه خداست و در موارد اختلافتان [داوري و] شما را آگاه مي سازد. »




9- سوره شوري،آيه 8 :: وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن يُدْخِلُ مَن يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ.

ترجمه: «  اگر خدا مي خواست، همه مردم را امتي واحد [و موحد] قرار مي داد، ولي [پديده اختيار را مقرر داشت و بر اساس آن هر که را بخواهد، به رحمت خويش درآورد، و شرک ورزان هيچ کارساز و ياوري نخواهند داشت. »



10-انعام/107 :: « اگر خدا مي خواست هيچ کس مشرک نمي شد.....»


11-سوره بقره/آيه253 :: « اگر خدا مي خواست-پيروان عيسي(ع)-يگديگر را نميکشتند،ولکن او به اراده خود عمل مي کند.


12-يونس/99 :: وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَکُونُواْ مُؤْمِنِينَ .
 « اگر پروردگار تو مي خواست همه اهل زمين [جبراً] ايمان مي آوردند [ولي به حکمت خود، پديده اختيار را به انسان تفويض کرد] ؛ آيا تو مي خواهي مردم را وادار کني که ايمان آورند؟ »



13-انعام/35 :: .....وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى.....

ترجمه : « ..... اگر خدا مي خواست همه را [به اجبار] به راه هدايت جمع مي کرد.....»


14-انعام/149 :: قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِينَ.

ترجمه فارسي :«  بگو: برهان رسا ويژه خداست؛ و اگر مي خواست، همه شما را [جبراً] هدايت مي کرد [ولي حکمتش اختيار را تجويز کرد]. »



1- «  كد مقاله : 1/1  »

  2- « توجه :: مطالب بالا در كتاب حقوق بشر در اسلام،در دست انتشار مي باشد.

   3- «دوستان محترم:: لطفا با احترام به قانون وجدان و حق توليدكنندگان،براي استفاده از مطالب اين تارنما،آدرس دقيق سايت و نام و نام خانوادگي كامل مولف را درج نماييد.متشكرم.» 

ادامه دارد.