۱۴۰۱ اسفند ۱۴, یکشنبه

چندتن ازنویسندگان سیاسی رژیم سلطنتی-2

برخي از نويسندگان زنداني سياسيِ دوران شاه-قسمت دوم-۲ و پایانی :: . 101- محمد جعفرمحجوب. 102-نظام رکني. 103-دکتر سيد حسين فاطمي ، نويسنده و روزنامه نگار ، وزير خارجه و سخنگوي دتر محمد مصدق ، رهبر و پيشواي نهضت ضد استبدادي و ضد استعماري ملت ايران. دکتر فاطمي با بدني مجروح و تبي بيش از40درجه با 8گلولهآدمکشانِ پهلوي دوم به شهادت رسيد. 104- دکتر محمد مصدق ، اولين حقوقدان ايراني. دکتر مصدق هم در دوران رضاشاه و هم پسرش زنداني شد. او علاوه بر ملي کردن صنعت نفت وخلع يد از انگلستان ، شيلات را ملي نمود. بنيانگذار بيمه اجتماعي در ايران ، ملي کردن مراتع ، جنگلها و منابع معدني و ... مصدق بزرگ بيش ز 14سال در حصر خانگي و تبعيد در قريه احمد آباد بود.بعد از دق مرگ نمودن او ، شاه اجازه نداد ، ر اساس وصيتش بدن بي جانش را در قبرستان ابن بابويه و در جوار دهها تن از شهدايقيام ملي 30تير1331خورشيدي ، که توسط مزوران نظامي شاه به شهادت رسيدند ، دفن کنند. دکتر مصدق در سنين پيري و بيمري بيش از 3سال در زندان انفرادي شاه بود. 105- قتل جعفر قلي‌خان بختياري (سردار اسعد بختياري )  ؛ و 106- برادر روشنفکرش خان بابا‌خان اسعد بختياري ، در زندان قصر رضاشاهي. 107-روزنامه نگار و شاعر مردمي ، محمد فرخي يزدي (شاعر و مدير روزنامه طوفان-شهادت توسط پزشک احمدي جلاد ويژه ، در زندان قصر پهلوي اول ، بعد از آزار و شکنجه جسمي و روحي ،  و نهايتاً تزريق آمپول هوا به او )، 108- دانشمند و نويسنده بزرگ ايران دکتر تقي اراني ( رهبر گروه معروف به 53 نفر- شکنجه و  قتل  در زندان رضاشاهي ). 109- دکتر علي شريعتي-اديب ، جامعه شناس و محقق تاريخ اديان ، سخنور ، مترجم و نويسنده دهها کتاب. 110-حقوقدان ، مترجم و نويسنده جون محسن جهانسوزي : تيرباران شده در دوران رضاشاهي. استادسهام الدين غفاري (ذکاء الدوله) که خود در دوران رضا شاه ، بخاطر گروه ملي گراي جهانسوزي دستگير و زنداني شد. استادغفاري در خاطرات خود، که در فروردين 1327 در نشريات آن عصر به چاپ رسيده، به اعدام محسن جهانسوزي توسط شهرباني رضاشاه چنين اشاره کرده‌است :: «ساعت يازده و نيم روز بيست و دوم اسفندماه سال 1318، اراضي کاظم‌آباد، خرابه واقع در شمال شرقي قصر قاجار شاهد يک صحنه تراژيک و جنايت آميز دوره بيست ساله حکومت استبدادي رضاشاه بود. مردي که قرار بود اعدام شود به زحمت 25 ساله به نظر مي‌رسيد. دادستان ارتش و طبيب قانوني (پزشک احمدي) در آن محل حاضر بودند. چون طبق معمول خواستند چشم او را ببندند با صدايي محکم گفت: چشم مرا نبنديد؛ با چشم باز هم مي‌توان جان داد، … زنده باد ايران». 111- ترور و قتل سياسي دو شاعر ، نويسنده و روزنامه نگار :: واعظ قزويني مدير وزنامه صحيت قزوين و 112- ميرزاده عشقي سردبير و مدير روزنامه قرن بيستم = هر دو   توسط گماشتگان تروريستِ نظميه رضاخاني ، بصورت جرياني هدفمند و سيستماتيک در غالب قتلهاي زنجيره اي ترور شده و جان باختند. 113- نقش رضا خان در دوران وزارت جنگ با دست اندرکاري وحمايت قوام السلطنه ، و با تحريک مزدوران محلي ، والي و استاندار خراسان يعني کلنل محمد تقي پسيان مبارز ملي گرا در برابر نيروهاي بيگانه در جنگ جهاني اول ، و رو در روي رضا ماکسيم قزاق يا رضا شصت تير*** رابه شهادت رسانيدند. سر کلنل پسيان را مانند سرِ سردار جنگل ميرزا کوچک خان جنگلي**** را بي رحمانه و داعش وار سر بريدند. *** - رضا ماکسيم یا رضاشصت تیر ؛ لقب آنزمان رضا خان ،  بخاطر وارد بودن به اين سلاح و کشتن مشروطه خواهان ميبود. وي برخلاف کلنل پسيان ، مزدور لياخوف روسي سرکرده قزاق ، و از گماشتگان وهوادارانِ قاتل و دشمن مشروطه خواهان  ، یعنی محمدعليشاه قاجار مستبد محسوب ميشد. شهید وطن دوست و ملی گرا کلنل محمدتقی پسيان ، جوانی روشنفکر ، تحصيل کرده آِلمان ، شاعر  و اولين خلبان ايران بود.   ****- [[ خالو قربان به سردار جنگ خیانت کرد و خود را به لشگر قزاق فروخت. خالو قربان خیانت پیشه ، وقتي سر بريده سردار جنگل را نزد رضاخان برد ، مورد تشويق او قرار گرفت و به درجه سرهنگی ارتقاء یافت ، و بدین گونه جایزه خیانت خود را از رضاخان تحویل گرفت. [[ منبع ::تلاش آزادي، باستاني پاريزي / وقهرمان جنگل، عنايت / و سردار جنگل ، ابراهيم  فخرایی . ]] 114- يکي از ترورهاي زنجيره اي ديگر در دوران رضاشاهي ترور سيد حسن مدرس در تاريخ 7 آبان 1305ش به وقوع پيوست، که البته نافرجام ماند.اما تيرها چند قسمت از بدن  مدرس را مجروح  و خون چکان کرده بود. محمدتقي بهار معروف به ملک الشعراي بهار ، چگونگي دستگيري سيد حسن مدرس را اين چنين به تصوير کشيده است: محمد «درگاهي2 ... شبي با چند تن دژخيم وارد خانه سيد شد، و همين که چشمش به مدرس مي‌افتد بناي دشنام و ناسزاگويي به مدرس مي‌گذارد؛ مدرس به او تعرض مي‌کند... درگاهي او را کتک مي‌زند. در اين حين فرزند او سيدعبدالباقي از اتاق ديگر مي‌رسد و با درگاهي طرف مي‌شود و درگاهي امر مي‌کند دژخيمان سيد را برهنه و يک لاقبا دستگير مي‌کنند... و حتي نمي‌گذارند مدرس کفش به پاي نمايد». (2)- محمد درگاهي معروف به محمد چاقو اولين رئيس خونخوار و شکنجه گر دوران رضاخاني بود.  آيت‌الله سيدحسن مدرس از علماي مبارز ضد استعماري و ضد استبدادي تاريخ معاصر وطنمان ميباشد.  وي در 10 آذر 1316 در تعبيد و زندان ، به دستِ آدمکشان نظميه رضاشاهي به شهادت رسيد. [[ شهيد مدرس از اين زمان (1307ش) تا سال 1316ش،  حدود نه سال، در تبعيدگاه خواف توسط مأموران شهرباني رضاشاهي تحت نظر و آزار و شکنجه بود. نحوه شهادت اين عالم ديني نوانديش و يک آزاديخواه روشنفکر مردمي ، که علاوه بر انجام رسالت سياسي و اجتماعي خود ، به شغل استادي در مدرسه  سپهسالار مشغول بود ؛ بسيار دردناک و حزن انگيزميباشد. [( دوران اسارت مدرس حدود نُه سال طول کشيد. در اين مدت، ترس و نگراني رضاشاه از مدرسِ در بند، نه تنها کاهش نيافت، بلکه هراس از اين شير در زنجير به گونه‌اي در ذهن وي رخنه کرده بود که سرانجام تصميم به قتل ايشان گرفت.  از‌اين‌رو دستور قتل آيت‌الله مدرس به رئيس شهرباني خواف ابلاغ شد، ولي او از قتل ايشان سر باز زد؛ درنتيجه پس از يازده سال اسارت در قلعه متروکه ارگ، در خواف در 22 مهر 1316 خورشيدي وي را از خواف به کاشمر منتقل کردند. رئيس شهرباني کاشمر ــ رسدبان اقتداري ــ نيز از اجراي دستور قتل آيت‌الله مدرس خودداري کرد که اين امر به برکناري وي از پست خويش انجاميد. نهايتاً  اين جنايت عريان به وسيله سه سفله مزدور جاني نظميه ،  به نامهاي جهانسوزي، خلج و مستوفيان انجام پذيرفت.  آن جانيان نخست به زور و تحميل ، با دادن چاي آغشته به مواد سمي ، او  را در شب 27 رمضان ابتدا مسموم کردند ، ولي چون سريعاً از اين دسيسه نتيجه نگرفتند ؛ و مدرس نيز همچنان بي اعتنا به آنها ، مشغول آخرين راز و نياز با خالق يکتاي جهان بود. آن ماموران قاتل ، با پيچاندن پارچه عمامه بر گردن وي ، او را به شهادت رساند. به قلم : مهدي گلمحمدي. تاریخ نگارش : اسفند1401. ویرایش سوم :: یکشنبه14اسفند 1401 خوشیدی. پايان.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر