هدف ازايجاد اين تارنما دراختيار گذاشتن دلنوشته ها،مقاله ها و آثارپژوهشي مولف ، درزمينه هاي علوم اجتماعي ، فرهنگی ، اعتقادی ، تاریخی و.......ميباشد.
۱۴۰۱ مهر ۲۴, یکشنبه
درد مشترک...
عشق عمومی ، شاعر :
زنده یاد احمد شاملو
معروف شده به نام ::
درد مشترک ؛ شعری از احمد شاملو
اعدام دهها افسر و درجه دار که عضو سازمان نظامی افسران بودند ، در چهار گروه در سالهای ۱۳۳۳ و ۱۳۳۴ تیرباران شدند.
میان بیش از ۶۰۰ افسر دستگیرشده، ۳۶ نفر از جمله خسرو روزبه اعدام شدند.
در واقع اعدام 27 تن از افسران تودهای، اصلیترین بخش اعدامهای سیاسی بعد از کودتایِ انگلیسی آمریکایی و درباری ، در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲خورشیدی بر علیه دولت دموکراتیک و ملی ِ، پیشوای نهضت ملی و ضد استعماری دکتر محمد مصدق است ؛
و به جز این27 نفر، تنها دو غیرنظامی اعدام شدند: دکترحسین فاطمی، وزیر امور خارجه و سخنگوی دولت مصدق و مرتضی کیوان، نویسنده و شاعر جوان و آزاده که اعدام شد.
او در واقع یک دگراندیش و روزنامهنگار جوانی بود ، که در زمان بازداشت، در حال گذراندن دوره خدمت سربازی بود ، و مانند ۲۷ عضو دیگر حزب توده ، از افسران .سازمان نظامی محسوب نمیشد
این شاعر و نویسنده مبارز و آزادیخواهی غیر نظامی ، به جرم واهی تیر باران شد و به شهادت رسید.
زنده یاد احمد شاملو اشعار زیبایی در اعدام و تیرباران آزادیخواهان ، افسران ، مبارزین دگراندیشان و نویسندگانِ رژیم ستمشاهی سرود و تقدیم ملت ایران نمود.
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن میگویم
بسان ابر که با توفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن میگوید
زیرا که من ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من با صدای تو آشناست
زنده یاد #احمد_شاملو
۱۴۰۱ مهر ۹, شنبه
چشمها را باید شست
سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷ کاشان – ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ تهران) شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاند.
شعری زیبا از سهراب سپهری را که از معروفترین اشعار او است را با هم بخوانیم::
هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است
پنجره، فکر، هوا، عشق،
زمین مال من است
چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند،
قارچ های غربت؟
من نمی دانم که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟
چشم ها را باید شست،
جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست،
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چتر ها را باید بست،
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را،
زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید، عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید بازی کرد، چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی، زندگی آب تنی در حوضچه ی اکنون است
اشتراک در:
پستها (Atom)